شاید با خودتان بگویید که از چه زمانی می توانید برای کودکتان قصه بگویید. از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرف های شما را پیدا می کند، زمان قصه گویی شروع می شود. بنابراین از همان نوزادی هم می توان قصه گفتن را شروع کرد، صد البته نباید توقع داشته باشید که نوزاد شما متوجه کنه مفاهیم قصه شود، در این زمان همین ارتباط مهم است. کودک زمانی که بزرگ تر می شود و یکی دوسالی از زندگی اش می گذرد، توجه بیشتری به قصه نشان می دهد، با این حال علاقه ای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است. پس نه او می نشیند که شما یک ساعت برایش قصه تعریف کنید و نه شما این کار را بکنید که نتیجه ای جز فراری دادن او از دنیای قصه گویی و مطالعه ندارد. پس به قصه های کوتاه یا حتی خیلی کوتاه روی بیاورید. پس از چهارسالگی می توانید به او این اجازه را بدهید که از میان کتاب ها دست به انتخاب بزند و کتاب مورد علاقه اش را بخرد.
–
تأثیر قصه در رفتارهای کودکان
قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصه ها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن می توان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد. رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و… را می توانید با قصه ها درمان کنید البته با این شرط که رفتارها را زود تشخیص بدهید و دست به کار شوید.
ممکن است با خودتان فکر کنید که چطور ممکن است یک داستان ساده جلوی پرخاشگری کودک را بگیرد یا بر ترس و خجالت کودکی دیگر فائق آید. حسی که کودک پس از شنیدن یک داستان خوب دارد، مانند احساسی است که ما پس از تماشای یک فیلم خوب پیدا می کنیم. مخاطب هنگام تماشای فیلم با یک یا چند شخصیت همانندسازی یا همذات پنداری می کند. کودک نیز به همین شکل، هنگام گوش سپردن به قصه، خود را به جای شخصیت های داستان می گذارد یا به آنها احساس نزدیکی می کند.
اختلالهای رفتاری طبقهای از رفتار کودک است. کودکانی که رفتارشان به این طبقه تعلق دارد از میزان شرارت و شیطنتی که ویژگی گروه سنی آنهاست پا را فراتر میگذارند. آنها بهطور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا میگذارند و یا قوانین عمده اجتماعی را خدشهدار میکنند.
گاهی بسیاری از کودکان از نظر هیجانی نیز با مشکل روبهرو میشوند و در معرض افسرده شدن قرار میگیرند. اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق میشود که در آن پاسخهای هیجانی و رفتاری در مدرسه با هیجانهای فرهنگی، سنتی، و قومی تفاوت داشته باشد؛ بهطوریکه در عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی داشته باشد. اغلب کودکان با اختلالات رفتاری احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری میکنند. در بیشتر موارد، معلمان و هم کلاسیها آنها را طرد میکنند، در نتیجه فرصتهای آموزشی آنان کاهش مییابد. بهرغم مشکلات فراوانی که این کودکان با آن مواجهاند، بیشتر آنها تا سالها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمیشوند مگر اینکه اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان تشدید شود.
قصه های صوتی کودکانه
قصه کودک
بسیاری از بزرگسالان تحمل رفتارهای کودکان با اختلالات رفتاری را ندارند و به تنبیه آنان نیز متوسل میشوند. این کودکان در مقایسه با همسالان بهنجار خود در جنبههای مهم زندگی محدودیت دارند و در تعاملات اجتماعی با مشکلات جدی مواجهاند. ناتوانیهای این کودکان از رفتارهای آنها ناشی میشود. قصهدرمانی در سالهای اخیر بهصورت یکی از فنون بازیدرمانی مطرح شده است. استفاده از قصهدرمانی بهمثابه یک فن درمانی فقط به درمان مشکلات روانشناختی کودکان منجر نمیشود. در قصهدرمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصههای زندگی فرصتهای جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.
کودکان از طریق داستانها و افسانهها با حقایق و تجربههای زندگی آشنا میشوند. تأثیرپذیری از شخصیتهای قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستانسرایی بهشمار میروند. در واقع داستان خلاقیت گستردهای است که با آن هر فردی میتواند عقاید بهظاهر نامعقول را بازیابی و آنها را جایگزین و استفاده سازنده از آنها را مطرح کند.
داستانسرایی بهمثابه تدبیری مداخلهای برای آموزش میتواند دانشآموزان را به کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آنها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. مهارتهای کلامی میتواند توانایی دانشآموزان را برای حل و فصل اختلاف بین فردی بهصورت آرام و توأم با بحث و گفتوگو افزون سازد. بیان داستان و نیز گوش فرا دادن به آن دانشآموزان را به بهرهگیری از تخیلاتشان تشویق میکند. این تخیل قوی میتواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانشآموزان افزایش دهد، زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور میکنند.